محترم مومنی روحی
در نخستین سالهای دهه اول شورشی که انقلاب نام گرفت ؛ آقای میر حسین موسوی ، به کمک همسر دانشمندش ! سرکار خانم زهرا رهنورد ، که بعدها به سمت استادی دانشگاه " الزهراء " رسید . مقام نخست وزیری نظام جمهوری اسلامی را به خودش اختصاص داد .حال چرا به کمک خانم رهنورد ؟ چرایش را بسیاری از افرادی که ، گروه معروف به دانشجویان پیرو خط امام را می شناختند ؛ به وضوح می دانند . در آن روزها موضوعی که بیش از مسائل دیگر ، مورد توجه گروه به اصطلاح انقلابیون قرار داشت میزان سرسپردگی به قوانین دگماتیسم اسلامی و همه زیرمجموعه های آن بود .یکی از مهمترین زیرمجموعه های نظام اسلامی ، بخصوص در ابتدای کار ، مسأله حجاب بانوان و دوشیزگان ایرانی ، و نوع پوشش آنها بود . موضوعی که برای محبوس ساختن زنهای ایرانی ، در یک لفاف سیاه و صادر شده از کشورهای عرب تبار و اسلام نسب ، به درون جامعه ایرانیان راه یافت . و عقب ماندگی و واپس گرائی این رژیم منحوس را ، بیش از پیش مشهود ساخت .در آن وانفسای پرداختن به قضیه حجاب ، و یافتن امتیازهای بی شمار اجتماعی ، خانم رهنورد ، همسر آقای میر حسین موسوی ، کتابی به نام " چشمهایش " را منتشر نمود. و در سایه پرداختن به جاذبه هائی که یک خانم با چشمهایش می تواند در مردان جامعه به وجود بیاورد ؛ و نعمتهای فراوانی که از این عمل ( انتشار به موقع آن کتاب به اصطلاح آگاهی دهنده ) نصیب این زوج سیاست پیشه گشت ؛ یکی هم ، به مقام صدارت رسیدن آقای موسوی بود .در آن هنگام ، ایشان مقام نخست وزیری حکومت اسلامی را به خودش اختصاص داد ؛ و از آن ، یک ویژگی مهم تدارک دید . آن ویژگی هم ، سابقه مدیریت وی در دولت حکومت اسلامی بود . موردی که هم اکنون ، به عنوان یکی از امتیازهای مهم و قابل توجه ، برای ایشان به حساب می آید . خودش و هواداران اصلاح طلبش هم ، بسیار بر روی این موضوع تکیه نموده ، و به آن افتخار هم می کنند .ولی آیا هنوز " چشمهایش " می تواند وی را برای جلوس بر روی کرسی ریاست جمهوری حکومت اسلامی هم مدد نماید ؟ این پرسش را امروز ، همسر ایشان در نطقی که در سالن استادیوم یکصد هزار نفری آزادی ، ایراد نمود ؛ بدون اشاره به آن تمدید کرد . هواداران آقای موسوی هم ، با پوششهائی که یا سبز رنگ بودند ؛ و یا سمبلی از رنگ سبز را به همراه داشتند ؛ در جلسه تبلیغات ریاست جمهوری نامبرده ، به گوش همگان رسانیدند.آقای موسوی ، آن موقعی که جنابعالی به مقام نخست وزیری دولت وقت مفتخر شدید ؛ دست کم صد و هشتاد درجه با شرایط فعلی ، تفاوت داشت . در آن روزگار، بازار انقلاب نسبت به امروز ، که کوس رسوائی همگی تان بر سر تمامی کوی و برزنهای همه جهان به صدا در آمده است ؛ رواج و رونق بیشتری داشت. عوام به دلیل فریبهائی که از طریق دروغهائی که رهبر کبیر انقلابتان گفت و آنان را به دام انتظار برای دریافت سهمیه نفت نشاند ؛ همه زجرهای موجود را متحمل می شدند ؛ و بی صبرانه منتظر تحقق آن وعده و وعیدهای دروغین روزگارشان را می گذرانیدند . و البته خواص هم ، به امید دست یابی به مقام و منزلتهای اجتماعی که آرمانشان بود ؛ و برای داشتنش سر و دست می شکستند و حق و ناحق می کردند . با نوکری نمودن برای اشرار حکومت اسلامی ، بر افتخارات حقیرانه خودشان می افزودند . بدون شک ، جنابعالی اکنون بر این حقیقت واقفید ؛ که دوران پیشرفتهای تحت شهرت کتاب " چشمهایش " خانم زهرا رهنورد ، سپری شده است . حریف نامردی از تبار تروریست پروران ، در کنارتان به کار تبلیغ برای خودش مشغول است . اما با تمام تلاشهائی که شما چهار کاندیدای تأیید شده ( دارنده پارتی و یا تن به سیاست مفتضح شدن داده ) ، برای تصدی این پست بسیار مهم به عمل می آورید ؛ رجای واثق دارید که در نیمه های آخرین شبی که فردایش انتخابات برای گزینش رئیس جمهور حکومتتان فعال خواهد شد ؛ صندوقهای مهر و موم شده ای ، که مملو از آرای تقلبی می باشد ؛ و چندین ماه متمادی از تهیه و آماده سازی آنها می گذرد . با صندوقهائی که از طرف وزارت کشور رژیمتان ، برای آن کار اختصاص داده خواهد شد ؛ تعویض و جا به جا می گردد !اگر غیر از این بود ؟ همین امروز دو کاندیدای دیگر ، آقایان محسن رضائی و مهدی کروبی اعلام نمی کردند ، که همه هوادارانشان در تمام ساعات انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای مورد نظر ، و حتی در ساعات شبانگاهی ، که فقط مأموران وزارت کشور ، در کنار صندوقها حاضر می باشند ؛ متحصن خواهند گشت . تا هیچ گروه و دسته متقلبی ، برای ریختن آرای مشکوک و تقلبی به درون صندوقها ، و یا تعویض نمودن صندوقهای تقلبی با اصلی ، جرأت چنین کاری را نداشته باشد.ظاهرأ انجام این امر ، کاری سابقه دار است که پیوسته توسط آقایان رنود ، به انجام رسیده است . و شما آقایان ، به روشنی برامر جا به جائی کنشهای سیاسی در نظام اسلامی ، آگاهی کامل دارید .تبدیل انتخابات به انتصابات ، شگرد دائمی مسؤلان این رژیم است . که به همه چیز شباهت دارد ؛ غیر از یک نظام حکومتی و مردمی !
در نخستین سالهای دهه اول شورشی که انقلاب نام گرفت ؛ آقای میر حسین موسوی ، به کمک همسر دانشمندش ! سرکار خانم زهرا رهنورد ، که بعدها به سمت استادی دانشگاه " الزهراء " رسید . مقام نخست وزیری نظام جمهوری اسلامی را به خودش اختصاص داد .حال چرا به کمک خانم رهنورد ؟ چرایش را بسیاری از افرادی که ، گروه معروف به دانشجویان پیرو خط امام را می شناختند ؛ به وضوح می دانند . در آن روزها موضوعی که بیش از مسائل دیگر ، مورد توجه گروه به اصطلاح انقلابیون قرار داشت میزان سرسپردگی به قوانین دگماتیسم اسلامی و همه زیرمجموعه های آن بود .یکی از مهمترین زیرمجموعه های نظام اسلامی ، بخصوص در ابتدای کار ، مسأله حجاب بانوان و دوشیزگان ایرانی ، و نوع پوشش آنها بود . موضوعی که برای محبوس ساختن زنهای ایرانی ، در یک لفاف سیاه و صادر شده از کشورهای عرب تبار و اسلام نسب ، به درون جامعه ایرانیان راه یافت . و عقب ماندگی و واپس گرائی این رژیم منحوس را ، بیش از پیش مشهود ساخت .در آن وانفسای پرداختن به قضیه حجاب ، و یافتن امتیازهای بی شمار اجتماعی ، خانم رهنورد ، همسر آقای میر حسین موسوی ، کتابی به نام " چشمهایش " را منتشر نمود. و در سایه پرداختن به جاذبه هائی که یک خانم با چشمهایش می تواند در مردان جامعه به وجود بیاورد ؛ و نعمتهای فراوانی که از این عمل ( انتشار به موقع آن کتاب به اصطلاح آگاهی دهنده ) نصیب این زوج سیاست پیشه گشت ؛ یکی هم ، به مقام صدارت رسیدن آقای موسوی بود .در آن هنگام ، ایشان مقام نخست وزیری حکومت اسلامی را به خودش اختصاص داد ؛ و از آن ، یک ویژگی مهم تدارک دید . آن ویژگی هم ، سابقه مدیریت وی در دولت حکومت اسلامی بود . موردی که هم اکنون ، به عنوان یکی از امتیازهای مهم و قابل توجه ، برای ایشان به حساب می آید . خودش و هواداران اصلاح طلبش هم ، بسیار بر روی این موضوع تکیه نموده ، و به آن افتخار هم می کنند .ولی آیا هنوز " چشمهایش " می تواند وی را برای جلوس بر روی کرسی ریاست جمهوری حکومت اسلامی هم مدد نماید ؟ این پرسش را امروز ، همسر ایشان در نطقی که در سالن استادیوم یکصد هزار نفری آزادی ، ایراد نمود ؛ بدون اشاره به آن تمدید کرد . هواداران آقای موسوی هم ، با پوششهائی که یا سبز رنگ بودند ؛ و یا سمبلی از رنگ سبز را به همراه داشتند ؛ در جلسه تبلیغات ریاست جمهوری نامبرده ، به گوش همگان رسانیدند.آقای موسوی ، آن موقعی که جنابعالی به مقام نخست وزیری دولت وقت مفتخر شدید ؛ دست کم صد و هشتاد درجه با شرایط فعلی ، تفاوت داشت . در آن روزگار، بازار انقلاب نسبت به امروز ، که کوس رسوائی همگی تان بر سر تمامی کوی و برزنهای همه جهان به صدا در آمده است ؛ رواج و رونق بیشتری داشت. عوام به دلیل فریبهائی که از طریق دروغهائی که رهبر کبیر انقلابتان گفت و آنان را به دام انتظار برای دریافت سهمیه نفت نشاند ؛ همه زجرهای موجود را متحمل می شدند ؛ و بی صبرانه منتظر تحقق آن وعده و وعیدهای دروغین روزگارشان را می گذرانیدند . و البته خواص هم ، به امید دست یابی به مقام و منزلتهای اجتماعی که آرمانشان بود ؛ و برای داشتنش سر و دست می شکستند و حق و ناحق می کردند . با نوکری نمودن برای اشرار حکومت اسلامی ، بر افتخارات حقیرانه خودشان می افزودند . بدون شک ، جنابعالی اکنون بر این حقیقت واقفید ؛ که دوران پیشرفتهای تحت شهرت کتاب " چشمهایش " خانم زهرا رهنورد ، سپری شده است . حریف نامردی از تبار تروریست پروران ، در کنارتان به کار تبلیغ برای خودش مشغول است . اما با تمام تلاشهائی که شما چهار کاندیدای تأیید شده ( دارنده پارتی و یا تن به سیاست مفتضح شدن داده ) ، برای تصدی این پست بسیار مهم به عمل می آورید ؛ رجای واثق دارید که در نیمه های آخرین شبی که فردایش انتخابات برای گزینش رئیس جمهور حکومتتان فعال خواهد شد ؛ صندوقهای مهر و موم شده ای ، که مملو از آرای تقلبی می باشد ؛ و چندین ماه متمادی از تهیه و آماده سازی آنها می گذرد . با صندوقهائی که از طرف وزارت کشور رژیمتان ، برای آن کار اختصاص داده خواهد شد ؛ تعویض و جا به جا می گردد !اگر غیر از این بود ؟ همین امروز دو کاندیدای دیگر ، آقایان محسن رضائی و مهدی کروبی اعلام نمی کردند ، که همه هوادارانشان در تمام ساعات انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای مورد نظر ، و حتی در ساعات شبانگاهی ، که فقط مأموران وزارت کشور ، در کنار صندوقها حاضر می باشند ؛ متحصن خواهند گشت . تا هیچ گروه و دسته متقلبی ، برای ریختن آرای مشکوک و تقلبی به درون صندوقها ، و یا تعویض نمودن صندوقهای تقلبی با اصلی ، جرأت چنین کاری را نداشته باشد.ظاهرأ انجام این امر ، کاری سابقه دار است که پیوسته توسط آقایان رنود ، به انجام رسیده است . و شما آقایان ، به روشنی برامر جا به جائی کنشهای سیاسی در نظام اسلامی ، آگاهی کامل دارید .تبدیل انتخابات به انتصابات ، شگرد دائمی مسؤلان این رژیم است . که به همه چیز شباهت دارد ؛ غیر از یک نظام حکومتی و مردمی !
بهار 1388 هلند
محترم مومنی روحی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر