برای تغییر شرایط ناگوار موجود حاکم بر جامعه¬مان، عملا باید علیه کلیت حکومت اسلامی بود تا به روشنایی و دنیای بهتر دست یافت، نه با شرکت در نمایش انتصابات برای بقای آن کمک کرد.****
بیانیه مشترک کانون نویسندگان ایران¬(در تبعید) و انجمن قلم ایران(در تبعید) در رابطه با نمایش «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران
روشنفکران و مردم آزاده!
در ایران:
- نویسندگان، روزنامه¬نگاران، وبلاگ¬نویسان و هنرمندان از حق آزادی بیان و قلم و اندیشه و تشکل برخوردار نیستند.
- فعالیت احزاب و سازمان¬های سیاسی ممنوع است و فعالین آن تحت تعقیب، زندان، شکنجه و اعدام قرار می¬گیرند.
- اقشار مختلف مردم، حق تشکیل کانون¬ها، نهادها، انجمن¬ها، سندیکاها و شوراهای دمکراتیک مردمی خود را ندارند.
- حق فعالیت آزادانه به رسانه¬ها مستقل داده نمی¬شود و حتا رسانه¬های عمومی منتقد هم به طور گروهی تعطیل و نویسندگان و روزنامه¬نگاران آن¬ها تحت پیگرد پلیسی قرار گرفته و از کار اخراج می¬گردند.
- هرگونه اعتراض و اعتصاب ممنوع است و نیروهای انتظامی - امنیتی به دستور سران حکومتی، بی¬رحمانه به تجمعات بر حق زنان، کارگران، دانشجویان و مردم معترض یورش می¬برند و با ضرب و شتم غیرانسانی آن¬ها را متفرق و یا دستگیر و زندانی می¬کنند.
- کانون نویسندگان حق فعالیت آزادانه ندارد و حتا از برگذاری مجامع عمومی آن نیز جلوگیری می¬کنند و هر جایی هم هیئت دبیران جمع شوند با یورش مامورین امنیتی مواجه می¬گردند.
- جواز انتشار به بسیاری از کتاب¬ها داده نمی¬شود و یا اگر هم داده شود سال¬ها طول می¬کشد. تازه پس از چاپ و انتشار کتاب¬های دارای مجوز رسمی، باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که آن¬ها را جمع¬آوری و خمیر نکنند. بسیاری از تولیدات سینمایی و هنری به بایگانی سانسور سپرده می¬شوند.
- روزی نیست که حکم اعدام اجرا نشود و حتا حکومت اسلامی، اولین حکومت در جهان است که برای کودکان نیز حکم اعدام صادر می کند. برخی مواقع قربانیان را در میادین شهرها ساعت¬ها روی جرثقیل¬ها نگه می¬دارند تا رعب و وحشت در میان مردم بیافرینند.
- قوانین اسلامی وحشیانه به نام «قصاص» وجود دارد که چشم را در مقابل چشم در می¬آورند و دست و پای دزدان درمانده را می¬برند.
- قانون سنگسار وجود دارد که عمدتا زن و در مواقع بسیار نادر و استثنایی مرد را نخست تا سینه در خاک دفن می¬کنند و سپس با کوبیدن سنگ¬های ریز به سر و کله قربانی، به شکل زجرکش او را از پا درمی¬آورند.
- در قوانین ایران، آزادی کاندیدا شدن برای زنان وجود ندارد. یعنی نصف جامعه «زنان» از حق کاندیداتوری محرومند. کاندیداها را نخست شورای نگهبان از غربال خود می¬گذراند و نهایت نظر «رهبر» شرط اصلی باقی ماندن کاندیداها در لیست است و سپس از میان صدها کاندیدا چند نفری از عوامل شناخته شده «سیاسی - نظامی» حکومت را در لیست باقی می¬گذارند و از مردم می¬خواهند به منتخبین شورای نگهبان و رهبر رای دهند. روشن است که این انتخابات نیست، بلکه انتصابات و جا به جایی مهرهای حکومتی از بالاست و از حضور مردم بر سر صندوق¬های رای به عنوان سیاهی لشکر برای انحراف افکار عمومی، مورد سوء¬استفاده قرار می¬گیرد. به گفته علی خامنه¬ای رهبر حکومت اسلامی، هر رایی که به صندوقها ريخته شود، رای به کلیت نظام است. یعنی رای به ادامه سانسور و اختناق، ترور و وحشت، سرکوب و کشتار، شکنجه و اعدام و جهل و خرافات حکومت اسلامی.
- وجود و ماهيت ولايت فقيه و قدرت مطلقه رهبر مذهبی، قوانین غیرانسانی حاکم بر جامعه و سانسور و سرکوب مدوام خواست¬های عادلانه و بر حق مردم، کم¬ترین جایی برای انتخابات و آزادی کاندید شدن و رای دادن باقی نگذاشته است. مردم تحت ستم ایران، از وعده و وعیدهای توخالی سی ساله جناح¬های داخل حکومتی که هر چهار سال یک بار برای تقسیم مجدد قدرت و حاکمیت با همدیگر رقابت و کشمکش دارند، اما به محض این که از سوی قدرت مردم احساس خطر می کنند، برای سرکوب وحشیانه اعتراضات مردم متحد می¬شوند. مردم ما، از این وضعیت خسته شده¬اند. آن¬ها آزادی و رفاه و زندگی درخور انسان می¬خواهند که حکومت اسلامی آن¬ها را از مردم سلب کرده است.
در چنین شرایطی، کانون نویسندگان ایران¬(در تبعید) و انجمن قلم ایران¬(¬در تبعید) که از گوهر آزادی بی حد و حصر بیان و قلم و اندیشه و تشکل دفاع می¬کنند و همواره پشتیبان مبارزات بر حق و عادلانه جنبش¬های اجتماعی آزادی¬خواه هستند؛ در حال حاضر بحث شرکت در «انتخابات 22 خرداد 1388» را بزرگ¬ترین و تلخ¬ترین طنز تاریخ می¬دانند. سران حکومت اسلامی شعور و آگاهی اجتماعی جامعه ما را دست کم می¬گیرند. در حالی که مردم جامعه ما، شایسته تحمل چنین شرایط سیاهی نیستند. برای تغییر شرایط ناگوار موجود حاکم بر جامعه¬مان، عملا باید علیه کلیت حکومت اسلامی بود تا به روشنایی و دنیای بهتر دست یافت، نه با شرکت در نمایش انتصابات برای بقای آن کمک کرد.
کانون نویسندگان ایران¬(در تبعید)و انجمن قلم ایران¬(در تبعید)30 می 2009
بیانیه مشترک کانون نویسندگان ایران¬(در تبعید) و انجمن قلم ایران(در تبعید) در رابطه با نمایش «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران
روشنفکران و مردم آزاده!
در ایران:
- نویسندگان، روزنامه¬نگاران، وبلاگ¬نویسان و هنرمندان از حق آزادی بیان و قلم و اندیشه و تشکل برخوردار نیستند.
- فعالیت احزاب و سازمان¬های سیاسی ممنوع است و فعالین آن تحت تعقیب، زندان، شکنجه و اعدام قرار می¬گیرند.
- اقشار مختلف مردم، حق تشکیل کانون¬ها، نهادها، انجمن¬ها، سندیکاها و شوراهای دمکراتیک مردمی خود را ندارند.
- حق فعالیت آزادانه به رسانه¬ها مستقل داده نمی¬شود و حتا رسانه¬های عمومی منتقد هم به طور گروهی تعطیل و نویسندگان و روزنامه¬نگاران آن¬ها تحت پیگرد پلیسی قرار گرفته و از کار اخراج می¬گردند.
- هرگونه اعتراض و اعتصاب ممنوع است و نیروهای انتظامی - امنیتی به دستور سران حکومتی، بی¬رحمانه به تجمعات بر حق زنان، کارگران، دانشجویان و مردم معترض یورش می¬برند و با ضرب و شتم غیرانسانی آن¬ها را متفرق و یا دستگیر و زندانی می¬کنند.
- کانون نویسندگان حق فعالیت آزادانه ندارد و حتا از برگذاری مجامع عمومی آن نیز جلوگیری می¬کنند و هر جایی هم هیئت دبیران جمع شوند با یورش مامورین امنیتی مواجه می¬گردند.
- جواز انتشار به بسیاری از کتاب¬ها داده نمی¬شود و یا اگر هم داده شود سال¬ها طول می¬کشد. تازه پس از چاپ و انتشار کتاب¬های دارای مجوز رسمی، باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که آن¬ها را جمع¬آوری و خمیر نکنند. بسیاری از تولیدات سینمایی و هنری به بایگانی سانسور سپرده می¬شوند.
- روزی نیست که حکم اعدام اجرا نشود و حتا حکومت اسلامی، اولین حکومت در جهان است که برای کودکان نیز حکم اعدام صادر می کند. برخی مواقع قربانیان را در میادین شهرها ساعت¬ها روی جرثقیل¬ها نگه می¬دارند تا رعب و وحشت در میان مردم بیافرینند.
- قوانین اسلامی وحشیانه به نام «قصاص» وجود دارد که چشم را در مقابل چشم در می¬آورند و دست و پای دزدان درمانده را می¬برند.
- قانون سنگسار وجود دارد که عمدتا زن و در مواقع بسیار نادر و استثنایی مرد را نخست تا سینه در خاک دفن می¬کنند و سپس با کوبیدن سنگ¬های ریز به سر و کله قربانی، به شکل زجرکش او را از پا درمی¬آورند.
- در قوانین ایران، آزادی کاندیدا شدن برای زنان وجود ندارد. یعنی نصف جامعه «زنان» از حق کاندیداتوری محرومند. کاندیداها را نخست شورای نگهبان از غربال خود می¬گذراند و نهایت نظر «رهبر» شرط اصلی باقی ماندن کاندیداها در لیست است و سپس از میان صدها کاندیدا چند نفری از عوامل شناخته شده «سیاسی - نظامی» حکومت را در لیست باقی می¬گذارند و از مردم می¬خواهند به منتخبین شورای نگهبان و رهبر رای دهند. روشن است که این انتخابات نیست، بلکه انتصابات و جا به جایی مهرهای حکومتی از بالاست و از حضور مردم بر سر صندوق¬های رای به عنوان سیاهی لشکر برای انحراف افکار عمومی، مورد سوء¬استفاده قرار می¬گیرد. به گفته علی خامنه¬ای رهبر حکومت اسلامی، هر رایی که به صندوقها ريخته شود، رای به کلیت نظام است. یعنی رای به ادامه سانسور و اختناق، ترور و وحشت، سرکوب و کشتار، شکنجه و اعدام و جهل و خرافات حکومت اسلامی.
- وجود و ماهيت ولايت فقيه و قدرت مطلقه رهبر مذهبی، قوانین غیرانسانی حاکم بر جامعه و سانسور و سرکوب مدوام خواست¬های عادلانه و بر حق مردم، کم¬ترین جایی برای انتخابات و آزادی کاندید شدن و رای دادن باقی نگذاشته است. مردم تحت ستم ایران، از وعده و وعیدهای توخالی سی ساله جناح¬های داخل حکومتی که هر چهار سال یک بار برای تقسیم مجدد قدرت و حاکمیت با همدیگر رقابت و کشمکش دارند، اما به محض این که از سوی قدرت مردم احساس خطر می کنند، برای سرکوب وحشیانه اعتراضات مردم متحد می¬شوند. مردم ما، از این وضعیت خسته شده¬اند. آن¬ها آزادی و رفاه و زندگی درخور انسان می¬خواهند که حکومت اسلامی آن¬ها را از مردم سلب کرده است.
در چنین شرایطی، کانون نویسندگان ایران¬(در تبعید) و انجمن قلم ایران¬(¬در تبعید) که از گوهر آزادی بی حد و حصر بیان و قلم و اندیشه و تشکل دفاع می¬کنند و همواره پشتیبان مبارزات بر حق و عادلانه جنبش¬های اجتماعی آزادی¬خواه هستند؛ در حال حاضر بحث شرکت در «انتخابات 22 خرداد 1388» را بزرگ¬ترین و تلخ¬ترین طنز تاریخ می¬دانند. سران حکومت اسلامی شعور و آگاهی اجتماعی جامعه ما را دست کم می¬گیرند. در حالی که مردم جامعه ما، شایسته تحمل چنین شرایط سیاهی نیستند. برای تغییر شرایط ناگوار موجود حاکم بر جامعه¬مان، عملا باید علیه کلیت حکومت اسلامی بود تا به روشنایی و دنیای بهتر دست یافت، نه با شرکت در نمایش انتصابات برای بقای آن کمک کرد.
کانون نویسندگان ایران¬(در تبعید)و انجمن قلم ایران¬(در تبعید)30 می 2009
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر