سازمان مجاهدین انقلاب با انتشار پنجمین بیانیه انتخاباتی خود، مسئله نقش آفرینی فرماندهان سپاه و تشکیلات بسیج در انتخابات را بررسی و به نکات مهمی اشاره کرده است. بخش هائی از این بیانیه را می خوانید:
ممنوعیت دخالت نیروهای مسلح در رقابت های سیاسی و انتخاباتی در کشورهای مختلف جهان، امری متعارف و پذیرفته شده است.
ورود نیروهای مسلح مأمور پاسداری و حفاظت از تمامیت ارضی کشور به عرصه رقابت سیاسی و حزبی علاوه بر مخدوش ساختن جایگاه و محبوبیت نیروهای مسلح، موجب بروز اختلاف و جناح بندی و از دست رفتن انسجام نظامیان شده، عرصه رقابت سیاسی را مختل و به عرصهای نابرابر تبدیل کرده، آزادی و اصل حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش را مخدوش می سازد.
کشورهای ترکیه و پاکستان در همسایگی ما از جمله قربانیان عدم توجه به این اصل مهم هستند. دخالت نظامیان، جوامع مذکور را برای سالیان متمادی از ثبات و استقرار سیاسی و برخورداری از دموکراسی محروم ساخت.
به قول آیت الله خمینی- «اگر جهات سیاسى و مناقشات سیاسى در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم ...»
ماده 48 اساسنامه سپاه (مصوب سال 61) تصریح دارد : "اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حق عضویت در هیچ حزب و گروه یا سازمان سیاسی را ندارند".
به رغم این سابقه روشن و این تأکید های آشکار، طی سالهای اخیر برخی از نظامیان که قادر به کنترل تمایلات سیاسی خود نبوده و نمی توانند از دخالت در عرصه رقابت سیاسی خودداری کنند برای تأمین خواست خود دست به توجیهات ناموجه می زنند و به لطایف الحیل می کوشند به ورود خود به عرصه رقابت سیاسی به نفع این یا آن جناح صورتی قانونی بخشیده مغایرت این اقدام را با توصیه های اکید امام و قوانین کشور، توجیه کنند.
-گاه با استناد به اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که بر نقش سپاه در "نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن" تصریح کرده است، چنین استدلال می شود که این نقش منحصر به دفاع نظامی و مقابله با تهاجمات نظامی دشمنان نیست و سایر عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را نیز شامل می شود.
باید پرسید: در عرصه رقابت میان نامزدهایی که همگی از چهره های شناخته شده نظام بوده و صلاحیت همگی آنان به تأیید مراجع قانونی رسیده است، و احزاب حامی آنها همگی احزاب قانونی کشور هستند، کدامین خطر دستاوردها و کیان انقلاب را تهدید می کند که سپاه پاسداران خود را موظف به حضور فعال در آن می یابد ؟
در این صورت چگونه می توان مدعی وجود انتخاباتی سالم و آزاد در ایران بود؟ گاه نیز برای توجیه دخالت نظامیان در عرصه سیاست، ماهیت نظامی بخش هایی از بسیج انکار می شود. اخیراً فرمانده محترم سپاه طی سخنانی بیان داشته اند: "آن بخش از بسیج که فعالیت های نظامی ندارند، جزو نیروهای مسلح محسوب نمی شود و مجاز است که در رابطه با انقلاب خود را وارد مباحث سیاسی و فعالیت های موثر در این زمینه کند".
در نقداین استدلال باید به این نکته توجه کرد که اساساً مقصود امام و قانون و تمامی عقلای جهان امروز از عدم دخالت نظامیان در سیاست و رقابت های سیاسی این نبوده است که نظامیان به صورت مسلح به این حوزه وارد نشوند. بدیهی است نظامیان تنها به منظور کودتای نظامی با اسلحه وارد خیابان ها می شوند و برای ورود به عرصه رقابت حزبی و سیاسی از راهکارهای حزبی و سیاسی و البته به پشتوانه تشکیلات و حمایت های مالی و لجستیکی نهاد نظامی بهره می گیرند. بنابراین فرماندهی محترم سپاه پاسداران که ورود بسیج عادی و فعال را صرفاً به این دلیل که مسلح نیست به عرصه رقابت انتخابات مجاز دانسته و در نتیجه فعالیت سازمانیافته بسیج دانشجویی و دانش آموزی و کارگری و ... را مصداق دخالت نظامیان درسیاست نمی داند شایسته است پاسخ دهند آیا نیروهای مذکور در فعالیت انتخاباتی تحت امر و مجری فرامین و اراده فرماندهی سپاه عمل خواهند کرد یا خیر؟ آیا در این فعالیت از امکانات مالی و لجستیکی و تشکیلاتی سپاه برخوردارند یا خیر؟ آیا در حمایت و تبلیغ از یک کاندیدا و علیه کاندیدای دیگر براساس نظر فرماندهی سپاه عمل می کنند یا خیر؟ اگر پاسخ این سئوال ها مثبت است که علی القاعده باید مثبت باشد، دخالت نیروهای مذکور مصداق بارز و روشن دخالت نظامیان در سیاست و انتخابات خواهد بود.
از این گذشته، در تشکیلات سپاه، این تنها بسیجی های فعال و عادی نیستند که غیر مسلح به شمار می روند. به عنوان مثال بخش های اقتصادی نیروهای مسلح به ویژه سپاه پاسداران که اکنون در پروژه های بزرگ و ملی کشور با حجم قراردادهای چندین میلیاردی فعال هستند، نیز غیر مسلح محسوب می شوند. سئوال این است آیا این بخشهای اقتصادی نیز می توانند به دلیل غیر مسلح و غیر نظامی بودن امکانات مالی خود را برای تبلیغ و پیروزی یک کاندیدا و یا یک جریان سیاسی به کار بگیرند؟ و در این صورت آیا اساساً می توان نام آنچه که برگزار می شود انتخابات سالم و آزاد و قانونی و عادلانه گذاشت؟
در بیانیه سپاه پاسداران استدلال شده است که عدم دخالت بخش های غیر مسلح بسیج در انتخابات به معنای محروم ساختن بیست میلیون بسیجی از حضور در انتخابات است. حال آنکه تردیدی وجود ندارد که امروز میلیون ها نفر از رزمندگان دوران دفاع مقدس و جوانان دیگری که با هدف ایجاد آمادگی برای دفاع از کشور در مواقع ضروری در تشکیلات بسیج آموزش دیده و سازماندهی شده اند، به مثابه نیروهای احتیاط آماده جانفشانی برای حفظ استقلال کشور، بسیجی به حساب می آیند. از آنجا که اینگونه افراد هیچگونه ارتباط و تبعیتی نسبت به فرماندهی سپاه و بسیج ندارند و حداکثر برای حفظ آمادگی، چند روز در سال در دوره های مربوط شرکت می کنند، کاملاً واضح و پذیرفته است که چنین نیروهایی برای فعالیت سیاسی مشکلی نداشته باشند و اساساً کسی نیز با فعالیت سیاسی اینگونه افراد مخالفتی ندارد. مسئله قابل انتقاد و اعتراض شدید که فرماندهی سپاه نسبت به آن سکوت کرده است، امکان فعالیت سیاسی رده هایی از بسیج است که تحت امر فرماندهی بسیج و سپاه سازماندهی شده، از امکانات و اعتبارات دولتی در اختیار سپاه استفاده می کنند.
ما معتقدیم رده هایی از بسیج که تحت امر فرماندهی نیرویی مسلح بوده و از اموال و امکانات دولتی استفاده می کنند، چنانچه بدنبال تبعیت از نظرات صریح امام، قوانین کشور و اجتناب از اثرات نامطلوب دخالت نیروهای مسلح در سیاست هستند، خواه نظامی باشند، خواه غیر نظامی، باید از دخالت در امور سیاسی خودداری کنند. ما فعالیت سیاسی اینگونه افراد را حتی اگر در ستاد انتخاباتی نامزد مورد حمایتمان نیز باشند، نادرست و غیر اصولی می دانیم. البته این امر به مفهوم اعتقاد به نقص آگاهی های سیاسی اینگونه افراد و عدم امکان مشارکت سیاسی فردیشان نیست و آنان می توانند مانند سایر آحاد مردم با حضور در پای صندوق های رأی، نظرات شخصی خود را اعمال کنند. در پایان به این نکته توجه می دهیم که در دوره های انتخاباتی همواره شائبه دخالت بسیجیان در انتخابات مطرح بود و این امر همواره از سوی فرماندهان نظامی تکذیب می شد. اما در این دوره عده ای به صراحت از فعالیت انتخاباتی بسیجیان دفاع کرده و با توجیهات ناموجه و برخلاف نص صریح قانون و توصیه های اکید امام می کوشند به مداخله نظامیان در سیاست رسمیت بخشیده و عملاً از امام و قانون عبور کنند.
امروز باندهای قدرتی که همواره کوشیده اند از سرمایه های ملی کشور در خدمت حفظ قدرت و موقعیت خود هزینه کنند، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، در صدد برآمده اند به جبران رویگرادانی اجتماعی ناشی از بی کفایتی ها و عملکرد سوء خویش از اعتبار و وجاهت نهادهای نظامی هزینه کنند. ما از تمامی دلسوزان کشور و احزاب و تشکل های سیاسی می خواهیم فراتر از منافع زودگذر سیاسی، این گونه رفتارها را که عواقب سوء و هزینه های سنگینی برای کشور و نظام خواهد داشت، قاطعانه محکوم کنند.
ممنوعیت دخالت نیروهای مسلح در رقابت های سیاسی و انتخاباتی در کشورهای مختلف جهان، امری متعارف و پذیرفته شده است.
ورود نیروهای مسلح مأمور پاسداری و حفاظت از تمامیت ارضی کشور به عرصه رقابت سیاسی و حزبی علاوه بر مخدوش ساختن جایگاه و محبوبیت نیروهای مسلح، موجب بروز اختلاف و جناح بندی و از دست رفتن انسجام نظامیان شده، عرصه رقابت سیاسی را مختل و به عرصهای نابرابر تبدیل کرده، آزادی و اصل حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش را مخدوش می سازد.
کشورهای ترکیه و پاکستان در همسایگی ما از جمله قربانیان عدم توجه به این اصل مهم هستند. دخالت نظامیان، جوامع مذکور را برای سالیان متمادی از ثبات و استقرار سیاسی و برخورداری از دموکراسی محروم ساخت.
به قول آیت الله خمینی- «اگر جهات سیاسى و مناقشات سیاسى در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم ...»
ماده 48 اساسنامه سپاه (مصوب سال 61) تصریح دارد : "اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حق عضویت در هیچ حزب و گروه یا سازمان سیاسی را ندارند".
به رغم این سابقه روشن و این تأکید های آشکار، طی سالهای اخیر برخی از نظامیان که قادر به کنترل تمایلات سیاسی خود نبوده و نمی توانند از دخالت در عرصه رقابت سیاسی خودداری کنند برای تأمین خواست خود دست به توجیهات ناموجه می زنند و به لطایف الحیل می کوشند به ورود خود به عرصه رقابت سیاسی به نفع این یا آن جناح صورتی قانونی بخشیده مغایرت این اقدام را با توصیه های اکید امام و قوانین کشور، توجیه کنند.
-گاه با استناد به اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که بر نقش سپاه در "نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن" تصریح کرده است، چنین استدلال می شود که این نقش منحصر به دفاع نظامی و مقابله با تهاجمات نظامی دشمنان نیست و سایر عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را نیز شامل می شود.
باید پرسید: در عرصه رقابت میان نامزدهایی که همگی از چهره های شناخته شده نظام بوده و صلاحیت همگی آنان به تأیید مراجع قانونی رسیده است، و احزاب حامی آنها همگی احزاب قانونی کشور هستند، کدامین خطر دستاوردها و کیان انقلاب را تهدید می کند که سپاه پاسداران خود را موظف به حضور فعال در آن می یابد ؟
در این صورت چگونه می توان مدعی وجود انتخاباتی سالم و آزاد در ایران بود؟ گاه نیز برای توجیه دخالت نظامیان در عرصه سیاست، ماهیت نظامی بخش هایی از بسیج انکار می شود. اخیراً فرمانده محترم سپاه طی سخنانی بیان داشته اند: "آن بخش از بسیج که فعالیت های نظامی ندارند، جزو نیروهای مسلح محسوب نمی شود و مجاز است که در رابطه با انقلاب خود را وارد مباحث سیاسی و فعالیت های موثر در این زمینه کند".
در نقداین استدلال باید به این نکته توجه کرد که اساساً مقصود امام و قانون و تمامی عقلای جهان امروز از عدم دخالت نظامیان در سیاست و رقابت های سیاسی این نبوده است که نظامیان به صورت مسلح به این حوزه وارد نشوند. بدیهی است نظامیان تنها به منظور کودتای نظامی با اسلحه وارد خیابان ها می شوند و برای ورود به عرصه رقابت حزبی و سیاسی از راهکارهای حزبی و سیاسی و البته به پشتوانه تشکیلات و حمایت های مالی و لجستیکی نهاد نظامی بهره می گیرند. بنابراین فرماندهی محترم سپاه پاسداران که ورود بسیج عادی و فعال را صرفاً به این دلیل که مسلح نیست به عرصه رقابت انتخابات مجاز دانسته و در نتیجه فعالیت سازمانیافته بسیج دانشجویی و دانش آموزی و کارگری و ... را مصداق دخالت نظامیان درسیاست نمی داند شایسته است پاسخ دهند آیا نیروهای مذکور در فعالیت انتخاباتی تحت امر و مجری فرامین و اراده فرماندهی سپاه عمل خواهند کرد یا خیر؟ آیا در این فعالیت از امکانات مالی و لجستیکی و تشکیلاتی سپاه برخوردارند یا خیر؟ آیا در حمایت و تبلیغ از یک کاندیدا و علیه کاندیدای دیگر براساس نظر فرماندهی سپاه عمل می کنند یا خیر؟ اگر پاسخ این سئوال ها مثبت است که علی القاعده باید مثبت باشد، دخالت نیروهای مذکور مصداق بارز و روشن دخالت نظامیان در سیاست و انتخابات خواهد بود.
از این گذشته، در تشکیلات سپاه، این تنها بسیجی های فعال و عادی نیستند که غیر مسلح به شمار می روند. به عنوان مثال بخش های اقتصادی نیروهای مسلح به ویژه سپاه پاسداران که اکنون در پروژه های بزرگ و ملی کشور با حجم قراردادهای چندین میلیاردی فعال هستند، نیز غیر مسلح محسوب می شوند. سئوال این است آیا این بخشهای اقتصادی نیز می توانند به دلیل غیر مسلح و غیر نظامی بودن امکانات مالی خود را برای تبلیغ و پیروزی یک کاندیدا و یا یک جریان سیاسی به کار بگیرند؟ و در این صورت آیا اساساً می توان نام آنچه که برگزار می شود انتخابات سالم و آزاد و قانونی و عادلانه گذاشت؟
در بیانیه سپاه پاسداران استدلال شده است که عدم دخالت بخش های غیر مسلح بسیج در انتخابات به معنای محروم ساختن بیست میلیون بسیجی از حضور در انتخابات است. حال آنکه تردیدی وجود ندارد که امروز میلیون ها نفر از رزمندگان دوران دفاع مقدس و جوانان دیگری که با هدف ایجاد آمادگی برای دفاع از کشور در مواقع ضروری در تشکیلات بسیج آموزش دیده و سازماندهی شده اند، به مثابه نیروهای احتیاط آماده جانفشانی برای حفظ استقلال کشور، بسیجی به حساب می آیند. از آنجا که اینگونه افراد هیچگونه ارتباط و تبعیتی نسبت به فرماندهی سپاه و بسیج ندارند و حداکثر برای حفظ آمادگی، چند روز در سال در دوره های مربوط شرکت می کنند، کاملاً واضح و پذیرفته است که چنین نیروهایی برای فعالیت سیاسی مشکلی نداشته باشند و اساساً کسی نیز با فعالیت سیاسی اینگونه افراد مخالفتی ندارد. مسئله قابل انتقاد و اعتراض شدید که فرماندهی سپاه نسبت به آن سکوت کرده است، امکان فعالیت سیاسی رده هایی از بسیج است که تحت امر فرماندهی بسیج و سپاه سازماندهی شده، از امکانات و اعتبارات دولتی در اختیار سپاه استفاده می کنند.
ما معتقدیم رده هایی از بسیج که تحت امر فرماندهی نیرویی مسلح بوده و از اموال و امکانات دولتی استفاده می کنند، چنانچه بدنبال تبعیت از نظرات صریح امام، قوانین کشور و اجتناب از اثرات نامطلوب دخالت نیروهای مسلح در سیاست هستند، خواه نظامی باشند، خواه غیر نظامی، باید از دخالت در امور سیاسی خودداری کنند. ما فعالیت سیاسی اینگونه افراد را حتی اگر در ستاد انتخاباتی نامزد مورد حمایتمان نیز باشند، نادرست و غیر اصولی می دانیم. البته این امر به مفهوم اعتقاد به نقص آگاهی های سیاسی اینگونه افراد و عدم امکان مشارکت سیاسی فردیشان نیست و آنان می توانند مانند سایر آحاد مردم با حضور در پای صندوق های رأی، نظرات شخصی خود را اعمال کنند. در پایان به این نکته توجه می دهیم که در دوره های انتخاباتی همواره شائبه دخالت بسیجیان در انتخابات مطرح بود و این امر همواره از سوی فرماندهان نظامی تکذیب می شد. اما در این دوره عده ای به صراحت از فعالیت انتخاباتی بسیجیان دفاع کرده و با توجیهات ناموجه و برخلاف نص صریح قانون و توصیه های اکید امام می کوشند به مداخله نظامیان در سیاست رسمیت بخشیده و عملاً از امام و قانون عبور کنند.
امروز باندهای قدرتی که همواره کوشیده اند از سرمایه های ملی کشور در خدمت حفظ قدرت و موقعیت خود هزینه کنند، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، در صدد برآمده اند به جبران رویگرادانی اجتماعی ناشی از بی کفایتی ها و عملکرد سوء خویش از اعتبار و وجاهت نهادهای نظامی هزینه کنند. ما از تمامی دلسوزان کشور و احزاب و تشکل های سیاسی می خواهیم فراتر از منافع زودگذر سیاسی، این گونه رفتارها را که عواقب سوء و هزینه های سنگینی برای کشور و نظام خواهد داشت، قاطعانه محکوم کنند.
۱ نظر:
سلام گفتند صانع ژاله نبود بلکه ژاله صانع بود هرچه بود برادر بسیجی بود و خونش در راه اسلام ریخته شد نه در راه آقای احمدی نژاد هم خودم بسیجی هستم وهم دو تا پسرهام بسیجی هستند ما اگر مثل صانع در تظاهرات شرکت میکنیم ما علیه اسلام و ولایت فقیه نیستیم ما آقای احمدینژاد را قبول نداریم ما انرژی هستهای را دوست داریم ولی گرسنگی را بخاطر انرژی هستهای دوستنداریم مردم مصر تونس سعودی و غیره اسلام را دوست دارند ولی رئیس جمهور ی که رفاهه مردم را نمیخواهد دوست نداشتند .
ارسال یک نظر