http://www.roshangari.net/ روشنگری. در ستون حوادث سايت اعتمادخبری هست که خشم و تاثر را يک جا بر می انگيزد. خبر مربوط به درخواست جدايی زن و مردی است که در آن زن به خاطر به اينکه مادر يک کودک کندذهن است مورد بدرفتاری قرار می گيرد. مرد در دادگاه نه تنها از خشونت عليه زن و برخورد به شدت غيرانسانی با فرزند خود شرمسار نيست، بلکه همين ,جرايم, را به عنوان ,دليل, ارائه ميکند و ميگويد در خانواده همسرش چند کندذهن وجود داشته و ,بنابراين,، ,مقصر, اوست! در متن خبر از ضرب و شتم همسر به گناه اين ,تقصير, چنان يادميشود که گويا صحبت از ورزش صبحگاهی است. نه مادر بيچاره به فکر شکايت رسمی از اين ضرب و شتم ها و کتک زدن هاست و نه جامعه سازو کاری برای افشای ماهيت پليد و غيرانسانی تفکر شوهر و لااقل محکوميت اخلاقی او در اختيار زن گذاشته است. به راستی که اين مرد را که آميزه ای از زن ستيزي، فاشيسم؛ و فرهنگ دوره توحش را در مورد زن و فرزند خود به نمايش گذاشته است، ميتوان شهروند نمونه برای جمهوری اسلامی خواند. در جوامع مدرن مادر يک کودک معلول يا کندذهن يا بيمار از کمک ها، امتيازات و محبت های به مراتب بيشتری برخوردار ميشود تا بتواند کار دشوار پرورش فرزند خود را با موانع کمتری پيش ببرد و کودک نيز تا آنجا که ممکن است بتواند همپا با ديگر کودکان پرورش يافته و برابر حقوق با ديگران زندگی کند. اين برخورد متمدنانه جامعه خواه ناخواده بر رفتار تک تک افراد تاثير ميگذارد و به اين ترتيب جامعه و فرد يکديگر را به پيش می رانند. اما وقتی يک دولت جمهوريت اش فقاهتی باشد و قوانين رسمی اش آشکارا زن را به عنوان عامل تحريک جنسی به شمار آورد که بايد به زور در پرده بماند و با ديوار آپارتايد از مرد جدا شود تا از ,اشاعه فساد, جلوگيری شود، طبيعتا تلقی رسمی دولت از زن معادل ماشين جوجه کشی و وسيله اطفای هوس های جنسی است. در چارچوب اخلاقی که اين رژيم اشاعه ميدهد مادر يک کودک معلول خواهی نخواهی مثل يک مرغ جوجه کشی است که جوجه های ناسالم بار می آورد پس به زحمت دانه دادن نمی ارزد و ميتوان سرش را بريد. ,مالی, است برای اطفای ميل جنسی مرد که بين صاحبان زن معامله و رد و بدل ميشود. آن مرد که ميگويد:,در فاميل همسرم کودکان کندذهن وجود دارد به همين دليل وى را مقصر اين موضوع مى دانم, و او را به اين ,دليل, کتک ميزند، در چارچوب چنين دولتی نه تنها تربيت نمی شود، مذمت نمی شود، بلکه تکثيرهم ميشود. خبر اعتماد طلاق به خاطر فرزند کندذهن مردى که همسرش را در کندذهن بودن فرزندش مقصر مى داند براى جدايى از او به دادگاه خانواده مراجعه کرد. اين مرد و همسرش با مراجعه به دادگاه و طرح دادخواست طلاق توافقى از قاضى شعبه خواستند به پرونده آنان رسيدگى و تکليف زندگى شان را هرچه سريع تر روشن کند.زن جوان گفت؛ هفت سال پيش با يکى از بستگان مادرم ازدواج کردم. هيچ تفاوت اخلاقى با هم نداشتيم تا اينکه فرزندم به دنيا آمد و پس از گذشت چند سال پى برديم فرزندمان از نظر ذهنى دچار مشکل است و با مراجعه به پزشک مطمئن شديم وى نسبت به ساير بچه هاى هم سنش کندذهن تر است.وى افزود؛ از همان زمان که متوجه موضوع شديم همسرم دائم مرا مقصر دانست و گفت ژن هاى من مشکل داشته که فرزندمان دچار عقب افتادگى شده است و به همين علت مرا مورد ضرب و جرح قرار مى داد.شوهر اين زن نيز گفت؛ در فاميل همسرم کودکان کندذهن وجود دارد به همين دليل وى را مقصر اين موضوع مى دانم و حاضر به نگهدارى فرزند بيمار او نيستم و فرزندم را به وى مى سپارم و مى خواهم از او جدا شوم.قاضى دادگاه پس از ثبت اظهارات طرفين و اصرار آنان بر جدايى با حکم طلاق توافقى آنان موافقت کرد.
اطلاعیه کانال یک خطاب به وبلاگ نویسان و حامیان جنبش
به جای استفاده از سرویس بلاگفا از سرویس بلاگ اسپات استفاده کنید.
( برای استفاده از سرویس بلاگ اسپات به سایت www.blogger.com وارد شوید.)
( برای استفاده از سرویس بلاگ اسپات به سایت www.blogger.com وارد شوید.)
بازدید کننده گرامی:چنانچه در داخل ایران هستید، از بخش دانلود در همین سایت نرم افزار گذر از ف ی ل ت ر را دانلود کنید تا در صورت ف ی ل ت ر شدن، همچنان امکان بازدید از این وبلاگ را داشته باشید.ضمناً نظر دهید و به قسمت بایگانی هم سر بزنید.قابل توجه هواداران جنبش ملی «ما هستیم»: با توجه به گسترش فعالیتهای این جنبش در سازمان دادن تجمعات و اعتصابات داخل کشور و نیز اطلاع رسانی به موقع در این زمینه، شبکه تلویزیونی کانال یک به عنوان نماینده و سخنگوی این جنبش، نیاز به کمکهای مالی و جذب اعضای جدید دارد، لذا هرچه سریعتر از طریق Pay pal ، پست، کارت اعتباری و یا... به یاری این جنبش بشتابید. روشهای مختلف تماس با کانال یک در سمت چپ همین وبلاگ آمده است.http://www.ch1.cc
FOLLOW US IN NEW ADDRESS - به آدرس جدید کوچ کردیم.
۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبه
شهروند مناسب برای جمهوری اسلامی/ آميزه ی زن ستيزي، فاشيسم و توحش
http://www.roshangari.net/ روشنگری. در ستون حوادث سايت اعتمادخبری هست که خشم و تاثر را يک جا بر می انگيزد. خبر مربوط به درخواست جدايی زن و مردی است که در آن زن به خاطر به اينکه مادر يک کودک کندذهن است مورد بدرفتاری قرار می گيرد. مرد در دادگاه نه تنها از خشونت عليه زن و برخورد به شدت غيرانسانی با فرزند خود شرمسار نيست، بلکه همين ,جرايم, را به عنوان ,دليل, ارائه ميکند و ميگويد در خانواده همسرش چند کندذهن وجود داشته و ,بنابراين,، ,مقصر, اوست! در متن خبر از ضرب و شتم همسر به گناه اين ,تقصير, چنان يادميشود که گويا صحبت از ورزش صبحگاهی است. نه مادر بيچاره به فکر شکايت رسمی از اين ضرب و شتم ها و کتک زدن هاست و نه جامعه سازو کاری برای افشای ماهيت پليد و غيرانسانی تفکر شوهر و لااقل محکوميت اخلاقی او در اختيار زن گذاشته است. به راستی که اين مرد را که آميزه ای از زن ستيزي، فاشيسم؛ و فرهنگ دوره توحش را در مورد زن و فرزند خود به نمايش گذاشته است، ميتوان شهروند نمونه برای جمهوری اسلامی خواند. در جوامع مدرن مادر يک کودک معلول يا کندذهن يا بيمار از کمک ها، امتيازات و محبت های به مراتب بيشتری برخوردار ميشود تا بتواند کار دشوار پرورش فرزند خود را با موانع کمتری پيش ببرد و کودک نيز تا آنجا که ممکن است بتواند همپا با ديگر کودکان پرورش يافته و برابر حقوق با ديگران زندگی کند. اين برخورد متمدنانه جامعه خواه ناخواده بر رفتار تک تک افراد تاثير ميگذارد و به اين ترتيب جامعه و فرد يکديگر را به پيش می رانند. اما وقتی يک دولت جمهوريت اش فقاهتی باشد و قوانين رسمی اش آشکارا زن را به عنوان عامل تحريک جنسی به شمار آورد که بايد به زور در پرده بماند و با ديوار آپارتايد از مرد جدا شود تا از ,اشاعه فساد, جلوگيری شود، طبيعتا تلقی رسمی دولت از زن معادل ماشين جوجه کشی و وسيله اطفای هوس های جنسی است. در چارچوب اخلاقی که اين رژيم اشاعه ميدهد مادر يک کودک معلول خواهی نخواهی مثل يک مرغ جوجه کشی است که جوجه های ناسالم بار می آورد پس به زحمت دانه دادن نمی ارزد و ميتوان سرش را بريد. ,مالی, است برای اطفای ميل جنسی مرد که بين صاحبان زن معامله و رد و بدل ميشود. آن مرد که ميگويد:,در فاميل همسرم کودکان کندذهن وجود دارد به همين دليل وى را مقصر اين موضوع مى دانم, و او را به اين ,دليل, کتک ميزند، در چارچوب چنين دولتی نه تنها تربيت نمی شود، مذمت نمی شود، بلکه تکثيرهم ميشود. خبر اعتماد طلاق به خاطر فرزند کندذهن مردى که همسرش را در کندذهن بودن فرزندش مقصر مى داند براى جدايى از او به دادگاه خانواده مراجعه کرد. اين مرد و همسرش با مراجعه به دادگاه و طرح دادخواست طلاق توافقى از قاضى شعبه خواستند به پرونده آنان رسيدگى و تکليف زندگى شان را هرچه سريع تر روشن کند.زن جوان گفت؛ هفت سال پيش با يکى از بستگان مادرم ازدواج کردم. هيچ تفاوت اخلاقى با هم نداشتيم تا اينکه فرزندم به دنيا آمد و پس از گذشت چند سال پى برديم فرزندمان از نظر ذهنى دچار مشکل است و با مراجعه به پزشک مطمئن شديم وى نسبت به ساير بچه هاى هم سنش کندذهن تر است.وى افزود؛ از همان زمان که متوجه موضوع شديم همسرم دائم مرا مقصر دانست و گفت ژن هاى من مشکل داشته که فرزندمان دچار عقب افتادگى شده است و به همين علت مرا مورد ضرب و جرح قرار مى داد.شوهر اين زن نيز گفت؛ در فاميل همسرم کودکان کندذهن وجود دارد به همين دليل وى را مقصر اين موضوع مى دانم و حاضر به نگهدارى فرزند بيمار او نيستم و فرزندم را به وى مى سپارم و مى خواهم از او جدا شوم.قاضى دادگاه پس از ثبت اظهارات طرفين و اصرار آنان بر جدايى با حکم طلاق توافقى آنان موافقت کرد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
تحریم انتخابات فرمایشی آری


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر